مقامات حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
۱- عالمه
با گذشت ایام، فاطمه معصومه سلام الله علیها نیز دوران خردسالى را پشتسر گذاشت.
در این سالها محل رشد فاطمه معصومه سلام الله علیها خاندانى بود که او را با دریایى ازعلم و معرفت روبرو ساخت.
پدر، مادر و برادر که هنگام تولد فاطمه معصومه سلام الله علیها ، جوانى ۲۵ ساله بود، هر سهدستبه دست هم داده، محیط تربیتى وى را به مکانى بهشتى مبدل کردند.
خبرى در برخى کتب نقل شده است که به خوبى نشان مىدهد، فاطمه معصومه سلام الله علیها زیرنظر خانواده در کوتاهترین مدت ممکن مسیر رشد در علوم را نیز پیمود و ازکمالات روحى و معنوى بهرههاى فراوانى از پدر، مادر و برادر برد. از این روى دردوران کودکى به راحتى مىتوانست جوابگوى سوالهاى فقهى و دینى مردم باشد و همینامر که نجمه فرزندش معصومه سلام الله علیها را همانند امام رضا علیه السلام پرورش داده است و هر آنچهدرباره فاطمه در روایات نیامده را مىتوان با عنایتبه اخبار مربوط به امامرضا علیه السلام دریافت. یکى از این دست روایات را حاج سید نصرالله مستنبط به نقل ازکتاب «کشف اللئالى» اینگونه ذکر مىکند: روزى گروهى از شیعیان وارد مدینهشدند تا سوالهاى خود را از امام موسى علیه السلام بپرسند. این کار روش معمول در تمامبلاد اسلامى بود که سالیانه یا در اوقات مشخص از سال گروهى را راهى مىکردند تاسوالهاى دینى، وظایف شرعى و وجوهات را نزد امام ببرند. آن سال نیز چنینکاروانى از یکى از شهرها به مدینه آمده بود. کاروان پس از ورود به مدینه بهسوى خانه امام راه افتادند به این امید که هم سوالات خود را بپرسند و هم دیدارحضرت نصیبشان شود. هر چه نزدیکتر مىشدند، شوق دیدار افزونتر مىشد; تا اینکهجلوى در خانه حضرت رسیدند. در زدند و اجازه ورود خواستند; به آنان اطلاع دادندکه امام در مسافرت است. اندوه فراوان از اینکه نه امام را دیدهاند و نه پاسخبراى سوالات خود یافتهاند، رنجسفر را دوچندان کرد. هر چند دلشاننمىخواست، ولى باید خداحافظى مىکردند و این کار را هم کردند. اسباب و اثاث خودرا جمع کرده، عزم بازگشت نمودند. هواى مدینه سوزان بود و اینک براى کاروانناکام سوزانتر مىنمود. گویى پاهایشان از آن خودشان نبود. دخترکى شیرین زبان وخوش سیما از منزل امام سکوت سنگین کاروانیان را در هم شکست. او سوالها را ازآنان گرفت و با دقت تمام پاسخ یکایک نامهها را نوشت و نامهها را دوباره بهآنان بازگرداند. مردان بزرگ کاروان که شاید هفتاد سال از عمرشان را در ایندرگاه به مریدى گذرانده بودند، هرگز چنین صحنهاى را به یاد نداشتند، کودکى هشتیا نه ساله چگونه مىتوانست جواب سوالهاى فقهى را بدهد! آنان در دل مىگفتند:
جواب این سوالها اگر آسان بود، همان علماى شهر مىدادند. سوالها اینقدر پیچیدهبود که ما نزد امام آوردیم. سبحان الله عجب خاندان پاکیزهاى.
شیعیان خسته از سفر این بار با خوشحالى خاطرهاى شگفت که خستگى سفر از یادشانبرده بود، از اهل بیتخداحافظى کردند و در میان نسیم لطیفى که از جانب مسجدپیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مىوزید، آن خانه را ترک کردند. خانهاى که مدتى پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در آنزندگى کرده بود و هنوز خاطره حضورش براى اهل خانه و مردم مدینه زنده بود.
شیعیان کم کم از مدینه خارج شدند. مردى، از فاصله دور سوارى را دید، او راشناخت او امام موسى بن جعفر علیه السلام بود. وقتى نزدیکتر رفتند سیماى امام را همهکاروانیان شناختند بىدرنگ پیاده شدند و شتابان نزد ایشان رفتند. خاطره دخترکذهن همه را به خود مشغول کرده بود. به این جهت در لحظات اولیه برخورد با امامداستان خود را با شور و شادى تمام بازگو کردند و دستخط دخترک را هم نشاندادند. امام تا نامه را گشود، سیمایش از شادى شکفته شد. لبخند ملیحى بر لبانشنقش بست، صورتش را به سوى شیعیانش را برگرداند و با همان لبخند آسمانى سهبار فرمود: «فداها ابوها»:
پدرش به فدایش.
این روایتبر تسلط فاطمه معصومه سلام الله علیها دختر خردسال موسى بن جعفر به مسائل سختولاینحل فقهى و دینى اشاره دارد.
درباره سند روایات على اکبر مهدى پور مىنویسد:
این داستان جالب و پر ارج را مرحوم «مستنبط» از کتاب «کشف اللئالى»;تالیف دانشمند نامى شیعه در قرن نهم; ابن العرندس; متوفاى حدود ۸۴۰ ه. قنقل فرموده است. این کتاب به طبع نرسیده و نسخه خطى آن در کتابخانه شوشتریهاىنجف اشرف است که ما دسترسى به آن نداریم.
البته عوامل دیگرى در رشد شخصیت فاطمه معصومه سلام الله علیها موثر بوده است که از جملهآنها اوضاع سیاسى عصر پدر و برادر است. در دورانى که پدر به شهادت رسید ومنصب ولایتبه برادرش على بن موسى الرضا علیه السلام تفویض شد. اختلاف بین برادران دیگربه شدت قوت گرفت و آنان برخى با گستاخى تمام در مقابل برادر ایستادند.
برادرانى که از مادران دیگر بودند. اما فاطمه معصومه سلام الله علیها در بین این کشاکشهاىتفرقه برانگیز هرگز از موضع دفاع از ولایت رضوى، عقب ننشست، بلکه از شدت علاقهبه برادر، در پى آن حضرت روانه ایران مىشود.
تعداد امامزادگان شایسته تعظیم و تجلیل در «دار الایمان قم»که بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سایبان هستبه چهارصد نفرمىرسد.
در میان این چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قم نورافشانىمىکنند، ماه تابانى که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشانخود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهلبیتپیمبر(علیهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه سلام الله علیها مىباشد.
پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموسالرجال مىنویسد: «درمیان فرزندان امام کاظم علیه السلام با آن همه کثرتشان بعد از امامرضا علیه السلام ، کسى همسنگ حضرت معصومه سلام الله علیها نمىباشد. » محدث گرانقدرحاج شیخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى بنجعفر علیه السلام ، مىنویسد: «برحسب آنچه به مارسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمهبنت امام موسى علیه السلام ، معروف به حضرت معصومه سلام الله علیها است.» بررسىشخصیتبرجسته و فضایل گسترده حضرت معصومه سلام الله علیها در این صفحاتنمىگنجد. در این نوشته به برخى از ویژگیهاى آن خاتون دوسرااشاره مىکنیم:
۲- شفاعت گسترده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامى اسلام است که در قرآنکریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگى آن باجمله بلند: (ولسوف یعتیک ربک فترضى) بیان گردیده است. همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گستردهاى دارند که بسیار وسیعو جهان شمول است و مىتواند همه اهالى محشر را فراگیرد:
۱- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام اللهعلیها.
۲- شفیعه روزجزا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها .
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس کهشفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحى طاقهابریشمى از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریهفاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد صلی الله علیه وآله وسلم قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود.
این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.
بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگى شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویى به شفیعه محشر، حضرت معصومهدخت موسى بن جعفر سلام الله علیها نمىرسد، که امام به حقناطق، حضرت جعفر صادق علیه السلام در این رابطه مىفرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم»: «با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مىشوند.»
۳- عصمت
بر اساس روایتى که مرحوم سپهر در «ناسخ» از امام رضا علیه السلام روایت کرده، لقب «معصومه» را به حضرت معصومه، امام هشتماعطا کردهاند. طبق این روایت امام رضا علیه السلام فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنى» «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.» اینروایت را مرحوم محلاتى نیز به همین تعبیر نقل کرده است.با توجه به این که عصمتبه چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصرنیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهمالسلام) به «چهارده معصوم» آن است که آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولى» نیز که منافات با عصمتندارد، پاک و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند: «العباس» و «على الاکبر» دلائل عصمتحضرت ابوالفضل و حضرتعلىاکبر(علیهماالسلام) را بر شمردهاست. و مرحوم نقدى در کتاب«زینب الکبرى» از عصمتحضرت زینب سلام الله علیها سخنگفته است. و مولف «کریمه اهلبیت» شواهد عصمتحضرت معصومه سلام الله علیها را بازگو نموده است.
و با توجه به این که حضرت معصومه سلام الله علیها نام شریفشان «فاطمه»است و در حال حیات به «معصومه» ملقب نبودند، تعبیر امام علیه السلام دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است» دلالتحدیثشریف برعصمت آن بزرگوار بىتردید خواهد بود.
۴- فداها ابوها
آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالى» نقلفرموده که روزى عدهاى از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایىداشتند که مىخواستند از محضر امام کاظم علیه السلام بپرسند. امام علیه السلام درسفر بودند، پرسشهاى خود را نوشته به دودمان امامت تقدیمنمودند، چون عزم سفر کردند براى پاسخ پرسشهاى خود به منزلامام علیه السلام شرفیاب شدند، امام کاظم علیه السلام مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم علیه السلام مصادفشدند و داستان خود را براى آن حضرت شرح دادند.
هنگامى که امام علیه السلام پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصومه سلام الله علیها راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» باتوجه به این کهحضرت معصومه سلام الله علیها به هنگام دستگیرى پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرتحکایت مىکند.
۵- بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها تجلیگاه حضرت زهرا سلام الله علیها
بر اساس رویاى صادقهاى که مرحوم آیت الله مرعشى نجفى(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشى (متوفاى ۱۳۳۸ ه’ .)نقل مىکردند، قبر شریف حضرت معصومه سلام الله علیها جلوهگاه قبر گم شدهمادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مىباشد.آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیلهاى که ممکن باشد، محل دفنحضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربى را آغاز مىکند و چهل شب آن را ادامه مىدهد، تا درشب چهلم به خدمتحضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب مىشود، امام علیه السلام به ایشان مىفرماید: «علیک بکریمه اهل البیت» «به دامن کریمه اهلبیت پناهببرید.» عرض مىکند: بلى من هم این ختم را براى این منظور گرفتهام که قبر شریفبىبى را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم.
امام علیه السلام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم مىباشد.»سپس ادامه داد: «براى مصالحى خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمهسلام الله علیها همواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلیگاه قبرآن حضرت قرار داده است. هر جلال و جبروتى که براىقبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروترا بر قبر مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها قرار داده است.»
۶- نامه دعوت
محبت و مودت این خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود، به طورىکه مفارقت امام هشتم علیه السلام براى حضرت معصومه سلام الله علیها بسیار سختبود،جدائى حضرت معصومه سلام الله علیها نیز براى امام هشتم علیه السلام قابل تحمل نبود.و لذا پس از استقرار امام هشتم علیه السلام در مرو، نامهاى خطاب بهحضرت معصومه سلام الله علیها مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادى بهمدینه ارسال نمود.
جالب توجه است که حضرت رضا علیه السلام به غلام دستور داد که در هیچمنزلى توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینهمنوره برساند.
حضرت معصومه علیه السلام نیز به مجرد دریافت دستخط برادر، رختسفر بستو خود را مهیاى سفر نمود.